Wednesday, March 07, 2007

هشتم مارس؛ روز جهانی زن

من نگرانم، نگران همه شما که نگران مایید

نگرانی در این روز سال، نزدیک بهار، سنتم شده است. در این روز بیش از همیشه نگرانم برای شمایی که می دانم چه بهایی دادید در این سالها به عشق گل و شیرینی و آزادی و برابری، برای خواسته ای به عظمت انسان بودن، برای آنچه مستحق آنیم و شما هر روزتان را برای رسیدنش آغاز می کنید. ر
نگرانم برای شمایی که به گناه خواستن روزی که بدون دغدغه در کوچه زندگیمان گلی با عشق به دستانمان هدیه دهید و سرود زیبای آزادی را برای کودکان سرزمینمان بخوانید ، کودکانی که تاوان جامعه جنس زده را نخواهند داد و افق هایی روشن منتظر قدمهای بزرگشان است، چنین در بندید. ر

نگرانم برای شما و شما لبخند می زنید و با امید لبخندتان را از گزند یاس های بیشمار حفظ می کنید و روزی را نوید می دهید که گوشه گوشه ذهنمان پر است از امنیت زن بودن. ر

شما نگرانیم را با لبخند و مهر جواب می دهید و با بزرگواری از بودنمان دفاع می کنید. می دانم که دیگر هیچ ندارید که ببازید، شما را بارها و بارها به بازی گرفته اند و من بیرون از معرکه فقط نگرانم... ر

اما، شما ولبخندتان روبروی چشمانم جاری است و من در فکر حفظ تمام خطوط چهره تان، تمام رنجی که کشیدید، تمام آسیبی که دیدید، تقویمم را پر از لبخند مهربانتان کرده ام در هشت مارس همه سالها. ر

1 Comments:

At 9:19 PM, Blogger قوی سیاه said...

خیلی قشنگ بود پریسا جونم...روز زن به تو هم مبارک--به یه روز تاخیر:)

 

Post a Comment

<< Home